در باب امید و نا امیدی این روزها ، چرایی پادکست واگویه ها و کلمه ی عمیقی به نام" وسعت "
Description
این سومین مینی اپیزود واگویه ها ست که در تاریخ 28 بهمن 1403 منتشر میشه.
بذارید با این چند کلمه ی شعر شهیار قنبری شروع کنم :
روز "باید" باشد و عشق اما پیداست ...
فکر کنم حداقل سه ماهی شده که مینی اپیزود نداشتیم . یه سکوت منفعل اما پر از حرف، یه بغض طولانی ِ از سر امید
که بالاخره شکست و شد این مینی اپیزودِ پر از حرف که امیدوارم دوستش داشته باشید .
توی این قسمت راجع به چیزهای حرف زدم که لینک های ارتباطی شون رو براتون میذارم و
منتظر شندین صدای گرم تون در بخش هایی که صحبت کردیم در تلگرام واگویه ها هستم .
همچنین اگر دوست دارین در جمع واگویه ای ها ، کنار ما باشید، با پیج واگویه ها در ارتباط باشین و بی خبر از فصل جدید نمونید :
لینک حمایت از پادکست واگویه ها
در ضمن مثل همیشه ممنونم که با لایک ، کامنت، سابسکرایب و معرفی واگویه ها به دوستانتون از این پروژه ی دلی حمایت میکنید و بهم انرژی میدین
#واگویه_ها #محسن_حرمی #تاب_آوری
عجیبه! امشب، خیلی اتفاقی این اپیزود رو انتخاب کردم... تک تک چیزهایی که گفتید رو لمس میکنم و دارم زندگیش میکنم، حتی نقاشی....از اینا جالبتر اینکه همسر من هم از یکسال و هفت ماه قبل مهاجرت کرده و ماهم دورادور داریم برای داشتن و بهتر شدن رابطه تلاش میکنیم اوضاع همه جوره مبهم و سخته، معنای وسعت رو بعد جنگ خیلی عمیق درک میکنم، اگه روزمره بذاره البته انتخاب موسیقی ها خیلی بجا و دلنشینه ممنون
جونم رفیق گفتی و روی قایق کلمات و توی وسعت دریای ذهنت با تو همسفر میشم تا برگردیم به ساحل نگاه نو نرم ، آرام ، پر تلاطم ، پر شور ، نورانی ، بر مد ، رها شده و در بر گیرنده به وسعت جهان گفتی و نه به بهره از کلمات بزرگ وام از یک جرعه تامل به شکفتن از درون به صلح از درون به نگاه و مواجهه به ما شدن در جهان هستی به عاشقی و ایمان به وسعت و به شادی ایرانمونه و به شادی ایرانمون و به شادی ایران
چقدر این مینی اپیزود رو دوست داشتم. چقدر یک سری از بخشهایش گفتم منم این حس رو تجربه کردم. و به نظرم بهترین بخش همانجایی که دردهایمان را به اشتراک میگذاریم تا متوجه شویم در این مسیر تنها نیستیم و بتوانیم به راهمان ادامه دهیم.